گفتمان انقلاب اسلامی

انقلاب اسلامی-نظام اسلامی-دولت اسلامی-جامعه اسلامی-تمدن اسلامی
مشخصات بلاگ

سال رونق تولید

ما متأسفانه در برخى از اوقات گذشته، مى ‏دیدیم که بعضى از کسانى که مرتبط با مسئولین بودند یا حتى خودشان مسئول یک بخشى بودند، کأنّه از گفتمان انقلاب در مقابل دیگران شرمنده‏ اند و خجالت مى‏ کشند که حقایق انقلاب را بر زبان جارى کنند یا آن‏ها را پیگیرى کنند یا به آن‏ها اهمیت بدهند! این براى یک جامعه خیلى بلاى بزرگى است‏.امام خامنه ای02/06/1387


برای خرید کتاب ها می تونید با شماره 09103858079تماس بگیرید.

دوشنبه, ۶ بهمن ۱۳۹۳، ۰۵:۴۷ ب.ظ

رفاقت به سبک حبیب




به کربلا رسیدن لذت خود را دارد، لذت همراهی با حسین علیه السلام، لذت هم جواری با او، لذتی از جنس هم نفسی.

 

اما لذت بالاتر، جدا شدن است از این لذت برای کسب لذتی دیگر. آشنایی دوستان با این لذت!

 

همان که قرآن پرده از رازش بر می دارد:

 

وَماکانَ المُؤمنونَ لِینفِروا کافَّةً فَلولا نَفَر مِن کُلِّ فِرقَةٍ مِنهُم طائِفَةٌ لِیَتَفَقّهوا فی الدّینِ (سوره توبه/آیه122(

 

شایسته نیست مؤمنان همگی (به سوی میدان جهاد) کوچ کنند؛ چرا از هر گروهی از آنان، طائفه ای کوچ نمی کند (وطائفه ای در مدینه بماند( تا در دین (ومعارف و احکام اسلام) آگاهی یابند.

 

اما اصل لذت، لذت آشنا کردن دوستان است با این لذت:

 

وَ لِیُنذِروا قَومَهُم اذا رَجَعوا الیهِم لَعَلّهُم یَحذَرون (توبه/122(

 

و به هنگام بازگشت به سوی قوم خود، آنها را بیم دهند؟!

 

شاید(از مخالفت فرمان پروردگار) بترسند و خودداری کنند!

 

.

 

قصه ی حبیب به سمت قبیله اش، در همان آشنایی دوستان بود

 

از لذت همراهی با حسین.

 

حبیب نزد امام علیه السلام آمد و عرض کرد: ای فرزند رسول خدا!

 

در نزدیکی ما قبیله ای از بنی اسد است. به من اجازه می فرمایی نزد

 

آنان رفته و آنان را به یاری تو فراخوانم؟ امید است خدا آنان را یاور تو کند.

 

امام علیه السلام فرمود:"ای حبیب! من به تو اذن دادم"

 

حبیب به صورت ناشناس در تاریکی شب نزد آنان رفت و

 

.

 

کار شب هفتم حبیب ترجمان عملی همان آیه بود.

 

چنان که خود می فرمود:"بهترین ارمغانی را که نماینده ای برای مردم خود می آورد، برای شما آورده ام.

 

آمده ام شما را به یاری فرزند دختر پیامبرتان فراخوانم"

 

هدیه ای از جنس یاری.

 

به حقیقت در عالم حب و محبت، حبیب یکه‌تاز است.

 

.

 

بعضی دوستی ها انسان را بیچاره می کند.

 

حبیب که سهل است، هرکس دیگر را هم بود این طور بیچاره می کرد.

 

با رفقایش به حسین علیه السلام پیوست.

 

اما باز دلش آرام نشد. بازهم سراغ دوستانی می گشت برای حبیبش حسین.

 

 90 نفر دیگر قبیله‌ی خود را هم، شیدای حسین کرد و آورد.

 

اما حیف که نشد ...

 

حسین راز همه دوستی ها و نخ تسبیح رفاقت هاست.

 

هرجا نام اوست حرکتی از این جنس را می توان دید.

 

اشتیاقی به نام رفاقت؛ رفاقت به سبک حبیب.

 

.

 

.

 

.

 

«برگرفته از کتاب رفاقت به سبک حبیب»

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی