گفتمان عدالت، یک گفتمان اساسی است
و - همانطور هم که چند روز پیش در جلسهیی مطرح کردم - همه چیز ماست. منهای آن،
جمهوری
اسلامی هیچ حرفی برای گفتن نخواهد داشت؛ باید آن را داشته باشیم. این گفتمان را باید
همهگیر کنید؛ بهگونهیی که هر
جریانی، هر شخصی، هر حزبی و هر جناحی سر کار بیاید،
خودش را ناگزیر ببیند که تسلیم این گفتمان شود؛ یعنی برای عدالت
تلاش کند و مجبور شود
پرچم عدالت را بر دست بگیرد؛ این را شما باید نگه دارید و حفظ کنید؛ این مهم است. اما
در برخورد با
آنچه شده، باید خانگی برخورد کنید؛ نه بیگانهوار و معترض. بالاخره کارهای
زیادی انجام گرفته، احیاناً کوتاهیهایی هم شده؛ اما باید
مشکل را حل کرد. نباید نتیجهی
قهری نحوهی بیان این باشد که بعد از چندی انسان احساس کند که به کل مجموعه بشدت معترض
است؛ نه، شما برای موفقیت کل مجموعه دارید تلاش میکنید؛ اصلاً همهی تلاشتان این است
که نظام را پیش ببرید. هرچه میتوانید،
جزئیات را تکمیل کنید. در بخشهایی که خلأ وجود
دارد، هرچه میتوانید، کمک کنید تا خلأ برطرف شود. هرچه میتوانید، شعار
اصلی عدالت و
آنچه را مربوط به عدالت است، تقویت و همگانی و در ذهنها تعمیق کنید و روی پشتوانه
و فلسفهی فکری آن کار
کنید - اینها لازم است - اما کاری نکنید که مخالفان شما این
تردید را دامن بزنند که آیا نظام اسلامی میتواند؟ آیا نظامی اسلامی
توانسته؟ البته
که میتواند؛ البته که توانسته! (بیانات امام خامنه ای در دیدار جمعی از دانشجویان10/08/1383)
بحث عدالت بایستی به یک گفتمان نخبگانی
تبدیل شود. باید این مسئله را دنبال کنیم و پیگیری این بحث را رها نکنیم؛ چون زمینه
خیلی زیاد است، نیاز خیلی شدید است و در بیانات دوستان، بخشی از این نیاز محسوس بود.
این بحثهائی که شما کردید و انشاءاللَّه
در آینده خواهد شد، محصول آن برای نسل کنونی
و نسلهای آینده، محصول باارزش و بشدت مورد نیازی خواهد بود. شاید لازم
باشد بعدها از
صاحبنظران دنیای اسلام هم استفاده کنیم. شاید در کشورهای دیگر صاحبنظرانی هستند که
میتوانند در جمعبندی نهائی
و به سرانجام رساندن بحث عدالت، به ما کمک کنند.( بیانات
رهبری در دومین نشست اندیشههای راهبردی)