متن پیش رو خلاصهای از جلسۀ اول سلسله جلساتیست که « دکتر عادل پیغامی » در پاییز سال ۱۳۹۱ مطرح کردهاند. این جلسات با عنوان تبیین اندیشه های اقتصادی امام خامنه ای به همت موسسه علمی فرهنگی سدید، برگزار و به زودی در قالب کتاب « سیاستهای کلی اصلاح الگوی مصرف » در دسترس علاقهمندان قرار خواهد گرفت.
ذکر این نکته در ابتدا لازم
است؛ همانطور که در دفاع مقدس، همۀ مساجد و پایگاهها و بسیجیان و حتی
زنان، آموزش نظامی میدیدند و آمادۀ جنگ بودند، در این جنگ اقتصادی نیز که
چندسال است از سوی دشمن بر ما تحمیل میشود و از طرفی مقام معظم رهبری
بیانات و خواستههایی دارند، جا دارد که همه با هم در این جنگ نیز مسلح
شده و در نخستین گام، باید کسب سواد اولیه برای فهم پیامهای اقتصادی مقام
معظم رهبری در دستور کار قرار گیرد.
گام دوم عبارت از نقشآفرینی و
عمل است. اگر اقتصاد را یک عرصۀ جنگ میدانیم، باید به فکر تربیت تعدادی
رزمنده در این کارزار باشیم. نکتهای که وجود دارد این است که نباید گمان
کنیم فقط افراد خاصی در این صحنۀ اقتصادی نقش دارند. همۀ مردم مانند زمان
دفاع مقدس، در سطح خودشان در این جبهه مؤثرند. یک زن خانهدار نیز باید
پیامهای اقتصادی رهبری را بداند و طبق آن منویات رفتار نماید. در غیر این
صورت، کافی است تنها بخشی از زنان خانهدار اشتباه رفتار کنند تا کل
سیستم عملیات اقتصادی کشور مختل شود.
فرهنگ اقتصادی؛ پنجاه درصد کار
روش ما اینگونه خواهد بود که
روی جملهای از رهبری بحث خواهیم کرد و کلیدواژههای سخنان ایشان را تک
تک مورد بحث قرارخواهیم داد. در سال «اصلاح الگوی مصرف» هنگامی که سندی تحت
عنوان «سیاستهای کلی اصلاح الگوی مصرف» از جانب ایشان مطرح شد، این
سیاستها شامل نُه بند بود که قابل تبدیل به شش محور یا به عبارتی شش نکته
است و از مجموع آن شش محور، سه محور به مسئلۀ تعلیم و تربیت اقتصادی،
فرهنگ اقتصادی و مسائل مربوط به اذهان مردم پرداخته است که این یعنی پنجاه
درصد کار را باید در این سه زمینه خلاصه کرد.
اساساً دشمن در همین زمینه، سوء
استفاده میکند و جنگ روانی به راه میاندازد. برای مثال، شاخص فقر در
جامعۀ ما پایین است و ما نسبت به سی سال پیش، وضعیت بهتری داریم، اما در
نگاه مردم جامعه اینچنین نیست. این ناشی از جنگ روانی دشمن است. مانند
انسان سالمی که به او تلقین میشود که مریض است. دشمن با این وارونه نشان
دادن واقعیت، به راحتی پایگاه مردمی انقلاب اسلامی را مخدوش میکند. با
این روال، پایگاه مردمی انقلاب اسلامی مخدوش میشود و دشمن به خوبی فرصت
پیدا میکند تا از این رهگذر آتش خود را بریزد.
سبک فکری غلط؛ عامل مشکلات اقتصادی
در گذشته با خود میگفتیم پدر
من کارمند دانشگاه است و حَسَب این کارمندی، سبک زندگیمان اینگونه است،
هیچگاه این تلقی نبود که ما هم حتماً باید یک پراید داشته باشیم. اینکه
همت انسان بالا باشد خوب است، اما اینکه طبقۀ اجتماعی خودش را گم کرده
باشد، خیلی بد است.
اکثر مردم ما میخواهند در
حالتی بهتر از طبقۀ اجتماعی خود زندگی کنند. این خوب است، اما اگر یک روز
امکان آن فراهم نشد، گاهی ممکن است از راه حلال نیز دور شویم، زیرا در
ذهنمان به این شکل جا انداختهاند که حتماً باید یک ماشین خوب داشته باشیم.
خانمهای خانهدار در بیست سال پیش اصلاً مبل نداشتند، اما اکنون هر
چند سال یک بار مبل را عوض میکنند. این مشکل ناشی از سبک زندگی و سبک فکر
کردن است.
خودمان زندگی را برای خود تلخ
کردهایم نه نظام سیاسی و حکومت. شب تا صبح کار میکنیم تا گوشی موبایل
خود را عوض کنیم. یک فرد دیپلمه که معلم است، خودش را میکُشد تا موبایلی
با قیمت بالای یک میلیون تومان داشته باشد. ما مشکل روانشناسی اقتصادی
داریم و مردم ما بیشتر میخورند، اما بیشتر غُر میزنند.
پس ما باید کمک کنیم سواد
اقتصادی جامعه بالا برود. باید نترسیم و با تهدید و تحریم دشمن به هم
نریزیم و آنها را به فرصت تبدیل کنیم، اما از همه مهمتر این است که
پیامهای اقتصادی مقام معظم رهبری را درک کنیم و به آنها عمل کنیم که
قریب به نیمی از آنها اصلاح فرهنگ است و با اصلاح فرهنگ، بسیاری از مشکلات
اقتصادی ما حل خواهد شد.