نیمه خرداد
انتظار فرج از نیمه خرداد کشم...
سالگرد رحلت روح خدا، خمینی کبیر بر آزادگان و مستضعفان جهان تسلیت باد
انتظار فرج از نیمه خرداد کشم...
سالگرد رحلت روح خدا، خمینی کبیر بر آزادگان و مستضعفان جهان تسلیت باد
امام فرمودند که ملاک، حال فعلی افراد است؛ معنای این حرف چیست؟ امام حکیم بود؛ معنایش این است که هیچکس ضمانتِ درست ماندن تا دمِ مرگ را ندارد، باید مراقب خودش باشد؛ حکم مستوری و مستی همه بر عاقبت است. ما در این چهل پنجاه سالِ بعد از شروع نهضت امام -از سال ۴۰، ۴۲ به این طرف- چه چیزها دیدیم! بالارفتنها، پایینآمدنها؛ تُندیها، کُندیها؛ افراطها، تفریطها؛ چیزهای عجیبی دیدیم در این مدّت! خیلی باید مواظب خودمان باشیم.
من خلاصه کنم: بزرگترین درسی که امام بزرگوار به ما داد، درس روحیّه و ذهن و عمل انقلابی است؛ این را باید فراموش نکنیم. امام میراث فرهنگی نیست؛ بعضی به امام به چشم میراث فرهنگی نگاه میکنند. امام زنده است؛ امام، امام ما است؛ امام، پیشوای ما است؛ امام، در مقابل ما است. بله، جسم امام نیست، امّا سخن امام و راه امام و فکر امام و نفَس امام زنده است؛ با این چشم به امام نگاه کنید و از او بیاموزید. (خلف صالح امام، ۱۳۹۶/۰۳/۱۴)
کتاب « اقتصاد مقاومتی : درآمدی بر مبانی، سیاستها و برنامه عمل »
به گزارش روابط عمومی مؤسسۀ علمی-فرهنگی سدید ؛ کتاب «اقتصاد مقاومتی : درآمدی بر مبانی، سیاستها و برنامۀ عمل» اثری از دکتر حجت الله عبدالملکی توسط انتشارات بسیج دانشجویی دانشگاه امام صادق علیه السلام و به اهتمام مؤسسۀ علمی- فرهنگی سدید منتشر شد.
در بخشی از «مقدمه ناشر» آورده شده:
با توجه به اینکه متأسفانه علیرغم همایشها و هیاهوهای متعدد، تاکنون اثر علمی مدونی دربارۀ اقتصاد مقاومتی منتشر نگردیده است، این اثر تلاشی است برای پرداختن به هر دو هدف مذکور؛ چرا که از یک سو با گردآوری مبانی و سیاستها، تصویری علمی از نظریه جهت آشنایی مخاطبان با نظریه ارائه میکند و از سوی دیگر با نگاهی رو به جلو، گامهای نخستین از برنامۀ عمل این نظریه را درچارچوب فضای علمی تبیین مینماید.
این کتاب نیز مانند سایر تولیدات مرکز برای مخاطبان فرهیخته و دانشگاهی به ویژه دانشجویان تدوین شده است، که از یک سو اتقان محتوا و علمی بودن را میطلبد و از سوی دیگر ایجاز و سلاست بیان را؛ و با توجه به اینکه محتوای اولیۀ این کتاب حاصل نشستهای متعدد علمی با موضوع تبیین اقتصاد مقاومتی در دانشگاههای مختلف سراسر کشور است، نهایت تلاش تحقق این دو امر صورت پذیرفت؛ امید است که مورد رضایت حضرت حق و استقبال فرهیختگان گرامی قرار گیرد.
همچینین نگارنده خود نیز در پایان «مقدمه» آورده است :
این اثر-که حاصل پیادهسازی و ویرایش مجموعه سخنرانیهایی در حوزۀ اقتصاد مقاومتی است- تلاشی است کوچک در پیگیری دستور ولی امر مسلمین جهان و نایب حضرت ولی عصر (عج) در بازطراحی نظام اقتصادی کشور، مبتنی بر مکتب اقتصادی اسلام و ایجاد نسخۀ معاصر نظام اقتصادی اسلام، با عنوان نظام اقتصاد مقاومتی؛ امید که مورد رضای حق تعالی قرار گیرد.
امام از نگاه امام
(سخنرانی های امام خامنه ای(حفظه الله) در سالگرد ارتحال امام خمینی(رحمه الله علیه))
بنیان مرصوص
(امام خمینی قدس سره در بیان و بنان حضرت آیت الله جوادی آملی)
مجموعه گفتارهای استاد جوادی املی درباره شخصیت و اندیشه امام خمینی(ره) و مبانی دینی انقلاب اسلامی پس از انبیای عظام و ائمه اطهار (علیهم السلام)، نائبان آنان به وساطت ایشان، مظهر تام اسمای حسنای الهی هستند؛ امام خمینی از جمله نایبان معصومان(علیهم السلام) است که در این اثر به تبیین سیره علمی و عملی ایشان و نیز وظایف رهروان راستین آن حضرت پرداخته شده است. هم چنین در این اثر درباره تأثیر نهضت سید الشهداء(علیه السلام) بر انقلاب اسلامی ایران، عناصر محوری پیام امام خمینی به رهبر شوروی سابق و وصیت نامه ایشان مطالبی ذکر شده است. این کتاب در قطع وزیری چاپ شده و دارای ۴۶۴صفحه می باشد.
کتب و آثار استاد طاهرزاده:
کتاب امام خمینی«رضواناللّهتعالیعلیه» و سلوک در تقدیر توحیدی زمانه
♦ سلوک ذیل شخصیت امام خمینی«رضواناللهتعالیعلیه»
♦ انقلاب اسلامی، برونرفت از عالَم غربی
♦ امام خمینی«رضواناللهتعالیعلیه»وخودآگاهی تاریخی
◊ جایگاه اشراقی انقلاب اسلامی در فضای مدرنیسم
◊ انقلاب اسلامی، باز گشت به عهد قدسی
جزوات :
◊ جایگاه تاریخی انقلاب اسلامی و جریانات سیاسی در آینده(91/8/13)
◊ مدرنیته ، انقلاب اسلامی وتمدن شیعی
یادداشت ویژه :
◊ انقلاب اسلامی؛ رجوع به تاریخی جدید
◊ سلوک در ذیل اندیشهی امام خمینی«ره»
◊ رجوع به حقیقت انقلاب اسلامی راه رسیدن به عدالت و توسعه
◊ جایگاه إشراقی انقلاب اسلامی در فضای مدرنیسم
◊ انقلاب اسلامی، طلوعی امیدبخش
◊ انقلاب اسلامی پیامی ماورأ تاریخ معاصر
◊ راز آیندهداری انقلاب اسلامی
◊ شاخصهی اصلی انقلاب اسلامی
◊ جایگاه مستضعفین در انقلاب
پرسش برگزیده :
◊ وضع موعود و انقلاب اسلامی
◊ انقلاب اسلامی؛ عامل نجات از ظلمات دوران
◊ سیاستی که عین دیانت است
فایل صوتی :
امام خمینی(ره) - انقلاب اسلامی - ولایت فقیه
شرح کتاب " سلوک ذیل شخصیت امام خمینی ره "
مبـــاحث امام خمینـــی و انقلاب اســـلامی
شرح تفسیر سوره حــمد امـــام خمــینی رضوان الله تعالی علیه
شرح کتاب " آداب الصلاة " امام خمینی .رضوان الله تعالی علیه
شرح کتاب"شرح حدیث جنودعقل وجهل"ازامام خمینی(ره)
به نقل از http://almizan.lobolmizan.ir/
عالمان راستین،کلید دار دین در عصرغیبت
به گزارش خبرنگار اسراء نیوز؛ یکی از وقایع تاریخی و به یاد ماندنی تاریخ انقلاب اسلامی را سالروز ورود با شکوه امام امت به میهن عزیزمان باید دانست. او که با مقدمش بتهای آهنین روزگار را لگد مال نمود و سایبان مؤمنین و مستضعفین جهان شد.بدین سبب برآن شدیم تا پاره ای از کتاب ارزشمند "بنیان مرصوص امام خمینی(ره)در بیان و بنان حضرت آیت الله العظمی جوادی آملی" را جهت بهره مندی هر چه بیشتر دوستداران امام خوبیها و امت حزب الله تقدیم نماییم.
امام خمینی (ره) وارث انبیاء
امام راحل در سلسلهٴ عارفان محقّق جای داشت و در عین حال با همهٴ آنها فاصله، آنان در سیر به سوی خدا و تقرّب به او و بریدن از خلق «سیر من الخلق إلی الحق» متوقّف گشته بودند، و او برای اصلاح زندگی انسان و حاکمیّت قانون خدا به «سیر بالحق فی الخلق» رسیده بود. گفته بودند: «مرد باطنی (عارف) پس از آرامش و اطمینانی که در مسیر معنوی پیدا می کند، نمی خواهد به زندگی این جهانی باز گردد، و در هنگامی که بنا به ضرورت باز می گردد، بازگشت او برای تمام بشریّت سود چندانی ندارد»، ولی او از «وارثان انبیا» بود که همچون انبیا: «بازگشتشان جنبهٴ خلاّقیّت و ثمر بخشی دارد، باز می گردند و در جریان زمان وارد می شوند تا جریان تاریخ را به دست گرفته و جهان تازه ای از کمال های مطلوب را خلق کنند».
برخی بر اساس سخن عبد المطلّب (آن مرد الهی بزرگ) مشی کردند، ولی امام راحل (قدّس سرّه) گذشته از اینکه به آن حـرف و فکر احترام می گذارد، سخنی از نوهٴ عبد المطلّب، یعنی وجود مبارک رسول اکرم (صلی الله علیه و آله و سلم) آموخت و آن را اسوهٴ خـود قـرار داد.
توضیح آنکه: وقتی ابرهه برای ویران کردن کعبه وارد مکّه شد، عدّه ای گریختند، عبد المطلّب به عنوان یک شخص نامدار، مصاحبه ای با این گروه تخریب داشت، وقتی آنها به او گفتند: تو به عنوان بزرگ قبیله، چه خواهش و پیشنهادی داری، عبد المطلّب گفت: شترهای مرا به من برگردانید، آنها گفتند:ما فکر می کردیم تو با ما دربارهٴ «تخریب کعبه» سخن خواهی گفت، ولی دیدیم که فقط دربارهٴ «شتر»هایت حرف زدی! در این حال عبد المطلّب گفت: «أنا رَبُ الإبل فإنّ للبیت ربّاً» من صاحب شترم و دربارهٴ شتران خود با شما سخن گفتم، خانهٴ کعبه نیز خود صاحبی دارد.
این سخن عبد المطلّب در آن روزگار حق بود، ولی پس از ظهور حضرت رسول اکرم (صلی الله علیه و آله و سلم)، آیا باید همچون عبد المطلّب فکر کرد، یا اینکه باید مانند علیّ بن ابی طالب (علیه آلاف التحیة والثنا) اندیشید؟ پس از آنکه قرآن کریم نازل شد و خداوند سبحان متولّیان کعبه را مشخص کرد، آیا باز انسان می تواند بگوید: من صاحب شترم، خانه نیز برای خود صاحبی دارد و ارتباطی به من ندارد؟ مگر صاحب خانه کلید تولیت، صیانت و نگهبانی کعبه را به مسلمانان پرهیزکار نداده است: ﴿إنْ أولیائُه إلاّ المتّقون﴾با آمدن این آیهٴ کریمه، یک متفکّر دینی مجاز نیست که بگوید: من صاحب شترم و باید دربارهٴ مال خودم تلاش کنم و صاحب خانه، خانه را حفظ میکند، بلکه موظّف است که بگوید: «صاحب خانه، ما را مسئول نگهداری کعبه کرده است».
این دو بینش نه تنها قبلاً مطرح بود، بلکه امروز نیز وجود دارد، اگر یک حادثهای برای اسلام رخ میداد، دیگران میگفتند: «دین صاحب دارد»و همان حرف عبد المطلّب را تکرار می کردند، ولی امام راحل (قدّس سرّه) می فرمود: صاحب دین، کلیدداری دین را بدست «عالمان» راستین داده و ما موظّفیم که بگوییم خدا صیانت و نگهداری دین را از ما طلب می کند. شاخصهٴ امام امّت این بود که این مسئله را به درستی دریافت کرد، و نه تنها «فهمید»، بلکه آن را «یافت» و پس از طیّ سفرهای چهار گانه با نظر و بصر، «متولّی دین» شد.
اگر کسی این راه را نرفته باشد، فقط دربارهٴ دین شناسی اظهار نظر می کند و می گوید: دین صاحبی دارد و «ولیّ عصر» باید بیاید و دین را حفظ کند، ولی کسی که سفرهای چهارگانه را با جان و دل و سر، پشت سر گذاشت، می فهمد و می بیند و می یابد که متولّی دین و حافظ و نگهبان آن در عصر غیبت، وارثان انبیا و اولیا؛ یعنی علمای راستین هستند. حضرت امام (قدّس سرّه) این راه را طی کرد و خود را متولّی دین یافت و این نتیجهٴ پیمودن شهودی اسفار اربعه است.
همچنین ایشان این مسأله را به خوبی فهمید، به درستی بررسی کرد، آن را باور کرد و به آن ایمان آورد که زمامداری و رهبری مردم یک سکّه ای است که دو رو دارد: یک چهرهٴ آن «خلافت الله» است و چهرهٴ دیگر آن، عفطهٴ عنز (عطسهٴ بز مادّه) و عِراق خنزیر بید مجذوم (استخوان خوک در دست بیمار جذامی) میباشد. زمامداری مردم بیش از دو چهره ندارد. اگر چهرهٴ الهی بود، انسان خلیفة الله خواهد شد: «و إنّه لَیعلمُ أنّ محلّی منها محلَّ القُطبِ مِن الرّحی…». و اگر مقام نفس بود، عفطهٴ عنز و عراق خنزیر بید مجذوم خواهد شد.
امام امّت (قدّس سرّه) این معنا را به خوبی فهمید و به درستی باور کرد؛ لذا شما در تمام این حالات (از صدر نهضت تا ذیل رحلت) کمترین اثر را در او ندیدید که (معاذ الله) خود را باخته و بخواهد از این مقام والا سوء استفاده کند، در سخنان و حرکات ایشان چنین چیزی اصلاً مشاهده نشد.
امام راحل،رهبر مسلمین جهان ومتولّی اسلام
امام راحل (قدّس سرّه) شاگرد برومند ائمهٴ اطهار (علیهمالسلام) بود، و البتّه حساب آنها با احدی هماهنگ نیست، چنانکه در بیانات نورانی حضرت امیر المؤمنین (علیهالسلام) در «نهج البلاغه» آمده است که: «لا یُقاسُ بهم أحدٌ من النّاس»،احدی از مردم با امام معصوم قیاس نمی شود. ولیّ عصر (علیهالسلام) و امام معصوم کسانی هستند که: «بیُمنهم رُزقَ الوَری»
.