گفتمان انقلاب اسلامی

انقلاب اسلامی-نظام اسلامی-دولت اسلامی-جامعه اسلامی-تمدن اسلامی
مشخصات بلاگ

سال رونق تولید

ما متأسفانه در برخى از اوقات گذشته، مى ‏دیدیم که بعضى از کسانى که مرتبط با مسئولین بودند یا حتى خودشان مسئول یک بخشى بودند، کأنّه از گفتمان انقلاب در مقابل دیگران شرمنده‏ اند و خجالت مى‏ کشند که حقایق انقلاب را بر زبان جارى کنند یا آن‏ها را پیگیرى کنند یا به آن‏ها اهمیت بدهند! این براى یک جامعه خیلى بلاى بزرگى است‏.امام خامنه ای02/06/1387


برای خرید کتاب ها می تونید با شماره 09103858079تماس بگیرید.

شنبه, ۱۳ تیر ۱۳۹۴، ۰۲:۱۹ ق.ظ

نیازهای انسان


طریق الهی شدن نیازهای انسان

حالا سوال این است که چطور می شود انسان همه نیازهایش و ارضاء نیازهایش، گرسنگی و رفع گرسنگیش، احتیاجات غریضی و رفع غریضه اش، صراط محبت شود؟ چطور می شود خوردن انسان بشود صراط محبت؟ چطور می شود خوابیدن انسان، دوستی و دشمنی او و بیع و تجارتش به محبت و معرفتش اضافه کند؟ به تعبیر دیگر چطور می شود همه محیط زندگی انسان بشود مسجد، و همه حالات انسان بشود صلاة «الَّذینَ هُمْ عَلى‏ صَلاتِهِمْ دائِمُون»(معارج/23)، یک راه بیشتر وجود ندارد که قرآن به آن اشاره کرده است. خداوند در آیه نور می فرماید: «اللَّهُ نُورُ السَّماواتِ وَ الْأَرْض»(نور/35)، الله تبارک و تعالی نور همه عوالم و کائنات است. بعضی از بزرگان این آیه را به جریان خلقت تفسیر کردند اما با توجه به روایتی از امام رضا تلقی من این است که آیه به جریان هدایت اشاره دارد و اصلا ربطی به جریان خلقت ندارد. «اللَّهُ نُورُ السَّماواتِ وَ الْأَرْضِ‏ قَالَ هُدَى‏ مَنْ‏ فِی‏ السَّمَاوَاتِ‏ وَ هُدَى مَنْ فِی الْأَرْض‏»(9)، هدایت همه عوالم با خداست و اوست که همه را هدایت می کند «رَبُّنَا الَّذی أَعْطى‏ کُلَّ شَیْ‏ءٍ خَلْقَهُ ثُمَّ هَدى»(طه/50)‏. خدای متعال در آیه نور می فرماید: شما به این نور، بدون حجاب نمی رسید، مگر با رسیدن به مثَل آن. بله، خداوند به پیامبر نور عظمت خودش را بی حجاب ارائه کرده است «اَرَى‏ رسوله‏ من‏ نور عظمته ما احبّ»(10)، به امیرالمومنین هم همین طور «ما رأیت شیئا إلا و رأیت‏ الله‏ قبله‏ أو بعده أو معه»(11)، حضرت علی می فرماید: هیچ چیز را ندیدم الا این که قبل و بعد و همراه او خدای متعال را دیدم.

اما قرآن هنگامی که می خواهد ما را راهنمایی به سوی نور کند می فرماید: «مَثَلُ نُورِه»، این نور یک مثل دارد و شما باید به سراغ آن بروید، خدای متعال مِثل ندارد ولی مثَل دارد «وَ لِلَّهِ الْمَثَلُ‏ الْأَعْلى»(نحل/60)‏. در زیارت جامعه کبیره آمده است که «وَ الْأَمْثَالُ‏ الْعُلْیَا»، ائمه امثال الله هستند.

در ادامه خدای متعال خود این مثل را تشبیه می کند و می فرماید: «مَثَلُ نُورِهِ کَمِشْکاة»، مثل نور، مثل مشکاه است. یک نکته کلیدی را این جا عرض کنم، هرچه شما در عالم حس می بینید، مثل زمین، خورشید، دشمنی، دوستی و ...، اینها مثَل پیش روی شما است و کسی اهل عبرت است که از این مثل به ممثل برسد. در روایات ممثل این مثل ها توضیح داده شده است، فرمود: «والشمس» نبی اکرم هستند که با آن همه کائنات روشن می شود، «والقمر» امیرالمومنین هستند، ستاره ای که شما با آن راهنمایی می شوید «وَ بِالنَّجْمِ هُمْ یَهْتَدُون»(نجم/16)، نبی اکرم(ص) است. بارانی که از آسمان می بارد و زمین مرده را زنده می کند یک مثل است، در واقع سرزمین وجود ما مثَل آن سرزمینی است که اگر باران هدایت الهی بر آن بارید حاصلخیز می شود و گرنه کویری بیش نیست. این مثل ها کلید فهم قرآن هستند و اهل عبرت آنهایی هستند که از مثل های قرآن می گذرند. قرآن وقتی می خواهد معاد را توضیح بدهد می فرماید: نگاه کنید به این که چگونه ما به وسیله باران زمین مرده را زنده می کنیم «کَذلِکَ تُخْرَجُون»(زخرف/11)، ما شما را نیز این گونه زنده می کنیم. «کَذلِکَ تُخْرَجُون»، شاید معنای باطنی آیه این باشد که رحمت الهیست که بر زمین می بارد و زمین را زنده می کند و این یک مثل است برای اینکه خدا رحمت های دیگری دارد که وقتی ببارد شما زنده می شوید،، سر از قبرهایتان بر می دارید و کفن پاره می کنید.

مثل دیگری در قرآن آمده است که در جنگ بدر بارانی آمد که سپاه اسلام با آن نشاط و انبساط پیدا کرد، ممثل این مثل آن است که فرمود: «سماء نبی اکرم و ماء امیرالمومنین است». همه عالم مثل است و «یَهْدِی اللَّهُ لِنُورِهِ مَنْ یَشاءُ وَ یَضْرِبُ اللَّهُ الْأَمْثالَ لِلنَّاس»(نور/35)، این مثل ها برای همه است ولی نورش برای «مَنْ یَشاءُ» است.

بنابراین قرآن می فرماید: نور الهی مثَلی دارد که مِثل یک چراغ دان است. چراغ دان های قدیم خزینه ای داشت که در آن روغن می ریختند، بهترین روغن هم روغن زیتون بود. روغن های زیتون هم مختلف بود، بعضی ها هیچ آمیختگی ای نداشت و خالص خالص بود و بدون این که دود دهد روشن می شد. فتیله ای هم در آن بود که حباب بلورینی روی آن می گذاشتند تا باد خاموشش نکند. می فرماید مثل نور الهی مثل چراغ دانی است که در آن فتیله ای است و روغن زیتونی در آن است. روغن زیتونی وجود دارد که از یک درخت زیتونی گرفته شده که در وسط باغ بوده است، نه در شرق و غرب باغ، بنابراین همیشه آفتاب می خورده و روغن مصفایی دارد و همین که شعله به آن می خورد شعله ور می شود، این مثل است، فرمود: «مثل نور الهی خود نبی اکرم است. این مثَل، مِثل چراغ دان است و این چراغ دان قلب نبی اکرم است، آن چراغی هم که در آن روشن می شود نبوت است». بعضی روایات این آیه را به گونه ای دیگر تفسیر کرده اند، فرمود: «مثل نور نبی اکرم هستند، مشکاه فاطمه زهرا(سلام الله علیها) است که قلب نبی اکرمند، مصباح امام حسن و امام حسین هستند، زجاجه، یعنی آن حباب بلورین هم خود حضرت زهراست؛ در واقع ایشان هم چراغ دان و هم حباب ائمه هستند «وَ سَلَلْتَ مِنْهَا أَنْوَارَ الْأَئِمَّةِ»(12)، هم انوار ائمه از او ساطع می شود هم محافظ ائمه است.

پس یک طرف «ظُلُماتٌ بَعْضُها فَوْقَ بَعْض»(نور/40)، است که آنها ائمه جور و اولیاء طاغوت هستند، آنها فضای عالم را تاریک می کنند و اگر کسی در ولایت آنها قرار گرفت خوردن، خوابیدن، راه رفتن و حتی نماز خواندنش هم می شود جهنم. بی تردید نماز پشت سر بنی امیه عین جهنم است، کسی که پشت سر مروانی نماز می خواند که شرب خمر کرده و نماز صبح را چهار رکعت می خواند و می گوید حالم خوب است می خواهید امروز بیشتر هم برایتان بخوانم، این نماز عین جهنم است. اگر کسی در فضای ولایت آنها قرار گرفت آن ها همه نیازهایش را به طرف جهنم می برند. نیاز را ایجاد می کنند، ارضاء هم می کنند؛ اما نیاز و ارضایی که زیر چتر ولایت آنها است سیر در وادی جهنم و وادی بوار است. این طرف هم محیط نور است؛ اگر کسی در محیط نور آمد همه نیازهایش ارضاء می شود ولی همه نیازهایش رحمت و نور و هدایت می شود. پس انبیاء روی هیچ نیازی خط نمی کشند، مهم این است که این نیاز در کدام محیط برود، اگر در محیط ولایت اهل بیت رفت می شود بهشت و نور؛ خوردن، خوابیدن ،ازدواج کردن و ... یک مناسک خاص پیدا می کند. یعنی اگر کسی می خواهد زیر چتر نبی اکرم ازدواج کند آداب دارد، می خواهد بخورد، بخوابد، روابط اجتماعی داشته باشد، همه این ها آداب خاص خود را دارد. آن طرف هم آداب دارد مگر الان این کفار برای دنیا هزاران قانون نگذاشتند، این قوانین قوانین ولایت آنهاست؛ اگر کسی زیر قوانین آنها زندگی کرد، نماز خواندنش هم ظلمت است. نماز در مسجد زرار آدم را جهنمی می کند اما خوردن در محیط ولایت امیرالمومنین آدم را بهشتی می کند.

خدای متعال وقتی آیه نور را توضیح می دهد می فرماید‏: «بُیُوتٍ أَذِنَ اللَّهُ أَنْ تُرْفَعَ وَ یُذْکَرَ فیهَا اسْمُه»(نور/36)، این نور در خانه هایی آمده است که خدا اجازه رفعت به آن ها داده است. اگر می خواهی سیر در وادی توحید داشته باشی و قدم به قدم به خدا نزدیک شوی باید در این خانه بیایی، سقف این خانه باز و به عالم الهی متصل است. فرمود: «سقف خانه ما به عرش الهی و از آن جا به عالم بالا بند است». سقف حرم امام رضا فوق عرش خدا است. این که در روایت دارد: «مَنْ زَارَ قَبْرَ الْحُسَیْنِ بِشَطِّ فُرَاتٍ کَانَ کَمَنْ زَارَ اللَّهَ‏ فَوْقَ‏ عَرْشِه»(13)‏، یعنی سقف حرم امام حسین فوق العرش است، و این خانه ها سقف ندارد.

فرمود: این نور در خانه هایی آمده است که خداوند به آن ها اجازه رفعت و ذکر داده است «فی بُیُوتٍ أَذِنَ اللَّهُ أَنْ تُرْفَعَ وَ یُذْکَرَ فیهَا اسْمُه»، و اگر پایت را از این خانه بیرون گذاشتی وارد وادی غفلت و هبوط می شوی. بزرگانی در این خانه هستند که صبح و شام خدا را تسبیح می کنند «یُسَبِّحُ لَهُ فیها بِالْغُدُوِّ وَ الْآصال». «رِجالٌ لا تُلْهیهِمْ تِجارَةٌ وَ لا بَیْعٌ عَنْ ذِکْرِ اللَّهِ وَ إِقامِ الصَّلاةِ وَ إیتاءِ الزَّکاةِ یَخافُونَ یَوْماً تَتَقَلَّبُ فیهِ الْقُلُوبُ وَ الْأَبْصارُ»(نور/37)، اهل این خانه اهل خوف هستند، تجارت و بازارشان هم سجده است و هیچ کاری آنها را از ذکر خدا غافل نمی کند. پس راه این که خوردن من تبدیل به ذکر شود این است که در این بیت وارد شوم، این که کسی خیال کند خودش ریاضت می کشد، موحد می شود و خودش، خودش را تهذیب می کند و صفات رذیله را دور می کند، خودش چشم و گوش و قلب و سر خود را کنترل می کند و آن ها را به خدا می رساند؛ اینها اوهامی بیش نیست. اگر کسی این گونه فکر کرد شیطان و اولیاء طاغوت در کمندش نشسته اند. «وَلَایَةُ عَلِیِ‏ بْنِ‏ أَبِی‏ طَالِبٍ‏ حِصْنِی‏ فَمَنْ دَخَلَ حِصْنِی أَمِنَ مِنْ عَذَابِی»(14)‏، ولایت تفسیر همین کلمه است چرا که مقصود از کلمه لفظ آن نیست. محیط ولایت ائمه(علیهم السلام) بیت النوری است که هر کس آنجا وارد شد می شود «رِجالٌ لا تُلْهیهِمْ تِجارَةٌ وَ لا بَیْعٌ عَنْ ذِکْرِ اللَّهِ»، مثل این که هیچ چیز سلمان را از ذکر خدا باز نمی دارد، هیچ چیز اصحاب سیدالشهداء را با اینکه در صحنه جنگ هستند از ذکر خدا باز نمی دارد. بنابراین راه این که همه نیازهای ما سجده شود و با هم متوازن رشد کند، ورود به وادی ولایت است.

دستگاه باطل، ایجاد کننده نیازهای دروغین در انسان

دستگاه باطل بعضی از نیازهای انسان را حذف می کند و بعضی دیگر را کاریکاتوری رشد می دهد. من سوال می کنم، در غرب چند صد نوع ماست و پنیر با اسانس های مختلف وجود دارد، اما آیا واقعا انسان این همه نیاز به خوردن دارد؟ این هم رقص و دانس و انواع تحریک به غریضه، اما آیا واقعا انسان آنقدر غریضه اش نیاز دارد؟ اگر این جهنم را بادش زدی «هَلْ مِنْ مَزیدٍ»(ق/30)، آن بلند است. آیا انسان نیاز دارد که سالی 25 جفت کفش بخرد که زن های انگلیس می خرند؟ آیا انسان به 500 رقم سیگار، یکی بلند و یکی کوتاه با اسانس های مختلف نیاز دارد؟ یا این نیاز های دروغین است، آیا فقط کراک است که غرب ما را به آن معتاد می کند یا این اکل و شربی هم که ما را به آن معتاد کرده دروغ است؟! کار را به جایی رسانده اند که پزشکان نامه نوشتند که آقا در این روزهای طولانی روزه گرفتن برای کلیه ضرر دارد، طیب الله انفسکم، منتظر بودیم همین یک فرمایش را شما بفرمایید! واقعا این اکل و شربی که در علم تغذیه گفته می شود نیاز ماست؟! این که هنر را به این دانش ها ضمیمه می کنند و انواع خوردنی و پوشیدنی برای ما درست می کنند، آیا ما این همه تجملات می خواهیم؟! اینها نیاز های ماست یا همه اش مثل مواد مخدر است؟! بله، آن کسی که معتاد به مواد افیونی است از آن لذت می برد و اگر از او بگیری می گوید عجب ظلم عظیمی! نتیجه این اعتیاد آن است که چون در دنیا از شجره زقوم و از ولایت آن ها خوردی در آخرت هم باید شجره زقوم بخوری «وَ لا طَعامٌ إِلاَّ مِنْ غِسْلینٍ»(الحاقه/36)، باید چرک و خون بخوری؛ ولی اگر در وادی ولایت امیرالمومنین داخل شدی، هیچ کدام از نیازهایت خط نمی خورد بلکه همه نیاز ها متوازن و به طریق قرب تبدیل می شود، مثلا نکاحی که ما گاهی به نظرمان می آید یک نیاز حیوانیست، در بهشت هم وجود دارد، در همین دنیا هم ببینید غسلش چقدر ثواب دارد! چون هنگامی که نیاز در محیط درست آمد رشد می آورد.


حجت الاسلام میرباقری


۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۳ تیر ۹۴ ، ۰۲:۱۹
گفتمان ساز
يكشنبه, ۷ تیر ۱۳۹۴، ۱۱:۵۶ ب.ظ

سید الشهدای انقلاب اسلامی

10 شاخص تشکیلات اسلامی / شهید دکتر بهشتی



 آنچه می‌آید  توصیه‌ی تشکیلاتی شهید بزرگوار آیت الله دکتر بهشتی است که حدود 30 سال پیش در جمع انجمن‌های اسلامی سازمان بهزیستی بیان شده است.

ما برای این‌که بتوانیم کارهای بزرگی را انجام دهیم، بی‌شک باید متشکل باشیم. رابطه‌های ایمانی، اعتقادی، علمی، و دینی سازمان‌نیافته، برای رسیدن به "بخشی" از اهداف و تحقق بخشیدن به قسمتی از مراحل یک انقلاب می‌تواند کافی باشد؛ ولی برای رسیدن به بخشی دیگر از اهداف و تحقق بخشیدن به آن قسمت دیگر از آرمان‌های یک انقلاب کافی نیست... ما همچنان بر داشتن یک تشکل پافشاری داریم؛ اما شرط آن این است که:

1. تشکل باید پاسدار ارزش ها باشد، نه پاسدار خود. نگهبان ارزش‌ها باشد، نه نگهبان خود.

2. تشکل باید سازنده‌ی ما، آسان‌کننده‌ی خودسازی برای ما و کمکی به «سیر الی الله» برای شرکت‌کنندگان در این تشکل باشد.

3. شرط سوم، این‌که این تشکیلات به درد مردم بخورد، نه این‌که یک باری باشد بر دوش این جامعه.

برادرها و خواهرهائی که بار سنگین مسئولیت‌ها را بر دوش دارید و چشم‌ها در انتظار نتایج تلاش‌های به‌هم‌پیوسته‌ی شماست، خوش آمدید!

شماها در اقلیت هستید و دیگر نمی‌خواهیم تعارف بکنیم که اقلیت هستیم. شما اقلیت مؤمن می‌خواهید چه کار کنید؟ می‌خواهید بر ستون قدرت دولت تکیه کنید و بگویید بله، امروز دیگر دولت، دولت ماست؟ می‌خواهید بر ستون قدرت دولت پیروز انقلاب تکیه کنید و کارهایتان را پیش‌ببرید؟ نظر ماها این است که شما یک اقلیتی باشید که تکیه‌ کنید بر:

1. ایمان هر‌چه قوی‌تر به آرمان‌تان و به کارتان؛ نگذارید این ایمان در شماها خدای ناکرده پژمرده و ضعیف شود. این ایمان باید روز به روز تقویت‌گردد.

2. برنامه‌های عملی‌ای که در‌آن، تفوق و برتری کارکرد ساختار اسلامی و نیروهای مؤمن به چشم بخورد؛ باید به‌گونه‌ای باشد که خواهر مسلمان و برادر مسلمان ما که از یک هم‌سن‌ و همکلاسی و هم‌رتبه‌ی غیر‌مسلمانش در مقام عمل دینی صالح‌تر است، در مقام عمل اجتماعی نیز سودمندتر باشد. اگر عمل شما به حال مردم سودمند واقع شو‌د، ماندنی خواهید بود. این بیان قرآن است. «فاما الزبد فیذهب جفاءً و امّا ما ینفع الناس فیمکث فی الارض» [کف می‌رود و آن‌چه برای انسان‌ها سودمند است می‌ماند. سوره‌ی مبارکه رعد/ آیه 17] سودمندی بیشتر ما باعث پیروزی ماست. به همین جهت در خودسازی فردی و جمعی انجمن‌هایتان باید طوری برنامه‌ریزی کنید که در صحنه‌ی خدمت به مردم بدرخشید؛ نه برای تعریف مردم بلکه برای خدا.

3. ارتباط‌تان را قوی کنید؛ وقتی یک عده در اقلیت هستند، باید بکوشند تا به کمک ارتباطات گسترده، یک جمع بزرگتر شوند. وقتی‌که همه یک‌جا جمع هستید، احساس دلگرمی و قدرت بیشتر می‌کنید.

4. جذب عناصر جدید؛ گاهی دافعه خیلی قوی است؛ اما جاذبه چندان قوی نیست. مسلمان، هم دافعه دارد و هم جاذبه. شما باید جاذبه‌تان زیاد باشد. باید کلامتان و رفتارتان چنان باشد که اطرافیانتان را یکی یکی جذب ‌کنید. اصلاً باید برنامه داشته باشید برای جذب آنها. مبادا فکر کنید که اینهایی که با ما مخالف هستند دیگر کارشان خراب است و درست‌شدنی نیستند. خیر، انسان تغییر‌ می‌کند. خیلی‌ها آدم‌های خوبی هستند، می‌لغزند و بد می‌شوند. خیلی‌ها آدم‌های بدی هستند و در اثر ارشاد و معاشرت خوب می‌شوند. تعالیم اسلام یادتان نرود. اسلام می‌گوید تا آخرین لحظات حیات، درِ توبه باز است.

5. انضباط؛ هر کار دسته‌جمعی‌ای که انجام می‌دهید باید همراه باشد با انضباط تشکیلاتی. بچه مسلمان‌ها به انضباط مقدار کمی بها می‌دهند. باید یک مقدار به انضباط بیشتر بها‌ بدهیم. اما نظم فرعونی نه؛ زیرا نظم گاهی فرعونی و طاغوتی است. نظم ما باید الهی، سازنده و نورانی باشد.

6. شناسایی و کشف استعدادها؛ کشف عناصر مدیر و به دردخور که بتوانند پستهای کلیدی و مؤثر را با لیاقت اداره کنند. گاهی ما یک فرد متدین و خوبی را می‌‌گذاریم رأس کاری ولی چون توانایی‌اش ضعیف است، اثر بدی می‌گذارد. شما باید مدیرهای مومن و متعهد 10 سال آینده را، هم کشف کنید و هم بسازید.

7. معلوماتتان را ببرید بالا در کنار مطالعات اسلامی؛ مطالعاتتان باید اسلامی باشد، فنی هم باید باشد. هر کدام از شما وظیفه‌ی شرعی‌تان است که در هفته یک مقدار روی رشته‌ی خاص خودتان مطالعه‌ی فنی کنید، طوری که کاردانی و کارایی فنی شما رو به افزایش پیگیر و مستمر باشد.

8. شیوه‌های صحیح برخورد با دشمن و مخالف را یاد بگیرید؛ گاهی برادرها و خواهرها با جریانهای مخالف می‌خواهند برخورد کوبنده داشته باشند؛ اما طرز برخورد آنها طوری است که در جامعه محکوم می‌شوند. شیوه‌های برخورد باید صحیح باشد. باید درباره‌ی این شیوه‌های برخورد بنشینید و تبادل نظر کنید.

9. انتقاد از خویشتن؛ آیا هیچ وقت دور هم جمع می‌شوید بگویید این یک هفته نقایص و عیب کارم این بود. این کار را می‌کنید یا خیر؟ خوب، شروع‌کنید! هیچ اشکالی ندارد. «المؤمن مرآت المؤمن» یعنی چه؟ برادر و خواهر مسلمان باید آینه‌ی یکدیگر باشند. آینه یکی از کارهایش این است که عیب‌های آدم را می‌گوید. بنابراین هر هفته‌ای، دو هفته‌ای، یک ساعت دور هم بنشینیم با روی باز و گشاده‌رویی هر کسی اول عیب‌های خودش را بگوید بعد آنهایی که جا می‌ماند دیگران بگویند، بعد هم عیب جمعمان را بگوییم.

10. امید کامل به آینده؛ هیچ مسلمانی حق یأس و ناامیدی ندارد. آدم‌هایی که ایمان به خدا ندارند آنهایی هستند که از گشایش‌آفرینی خدا در تنگناها مأیوس می‌شوند. انسانهای مؤمن همیشه باید امیدوار باشند. آنقدر قرآن و اسلام به ما تعلیم می‌دهد که نه با یک غوره سردی‌تان بشود و نه با یک مویز گرمی‌تان."

برگرفته شده از farhangezendegi.blog.ir
۱ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۷ تیر ۹۴ ، ۲۳:۵۶
گفتمان ساز
شنبه, ۶ تیر ۱۳۹۴، ۰۲:۴۲ ب.ظ

رزق در تشکیلات


بسم الله الهادی

و فی السماء رزقکم...

رزق انسان در آسمان است.

فارق از تفاسیر دقیق معنوی که پیرامون این آیه شریفه مطرح است می خواهم توجه را به سمت رزق غیر از رزق فردی جلب کنم. آیا مجموعه ها، مانند خانواده، تشکل های ارزشی و... هم برای خود رزق دارند؟

یعنی بسته به عملی که در آن مجموعه رقم می خورد روزی آن مجموعه قابل تغییر است. شاید مکرر در فضای مدیریتی تجربه کرده باشید که بدون برنامه ریزی یک نیرو به سمت شما می آید و یا با یک نیرو که از قبل کار مشخصی را تعریف کردید، وسط کار، کار را رها می کند. یا در جایی که فکرش را نمی کردی مثل یک جلسه، کسی را می بینی که می تواند گره ای را از کار تشکیلات شما حل کند و قس علی هذا موارد دیگری که تجربه کردید.

باید نگاه مان به تشکیلات داری، از نگاه انسان محور و فرد محور که تصور می کنیم من به عنوان مسئول مجموعه رقم زننده تمامی امورات تشکیلات هستم را به نگاه رزق محور که به فراخور اعمال و رفتار ما و فعالیت های جمعی ما و برنامه های ما مسیر آینده مجموعه رقم می خورد. در این نگاه نباید تصور کرد که عامل اصلی آمدن این نیرو، این سرمایه، این طرح یا بالعکس از دست رفتن این نیرو، سرمایه و طرح در توان اقناع و قدرت من یا به هر علت مادی دیگر بوده است بلکه آمد و شد نیرو، طرح، سرمایه و مابقی رخدادهای تشکیلات چیزی نیست جز رزق و روزی آن مجموعه که به سبب اعمال آنان رقم می خورد.

برای مثال بردن اردوی جنوب برای تشکیلات رزق دارد و مهم ترین رزق آن در جذب نیروی انسانی می باشد. یا هیات و توسل رزق اصلی آن بالارفتن دغدغه و روحیه برای کار کردن و فعالیت است. نکته بسیار مهم و جالبی که به آن توجه نمی شود این است که این فعالیت ها زمینه روزی های بعدی را فراهم می کند. برای مثال در ذهن افراد می افتد که یادواره شهدا برگزار کنند و همان جا زمینه های لازم برای برگزاری برنامه را هم فراهم می کند و یا جرقه محور شدن مسجد در فعالیت ها به ذهن افراد می خورد که همین این اتفاقات رزق و روزی آن مجموعه می شود.

البته مشخص است که محقق شدن این ایده ها به راحتی خواندن و نوشتن این مطالب نیست. یعنی برای محقق شدن آن روزی باید سختی کشید و اصلا اگر دقیق تر به این مساله نگاه کنیم باید بگوییم که خود سختی در راه محقق شدن آن رزق، خودش رزق است. سختی در راه محقق شدن ایده ها مهم ترین و بهترین رزقی است که هم انسان ساز است و تشکیلات ساز؛ و فیه آیات للمتفکرین!


برگرفته از وبلاگ چراغ راه

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۶ تیر ۹۴ ، ۱۴:۴۲
گفتمان ساز
شنبه, ۶ تیر ۱۳۹۴، ۱۲:۱۹ ب.ظ

منطق ما


فارغ از هر نتیجه ای که از مذاکرات هسته ای حاصل شود،  ما فرزند  محرم و رمضانیم.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۶ تیر ۹۴ ، ۱۲:۱۹
گفتمان ساز
شنبه, ۶ تیر ۱۳۹۴، ۰۳:۴۹ ق.ظ

خدیجه کبری



رحلت ام المومنین خدیجه کبری سلام الله علیها تسلیت

 ایشان به ما یاد می دهد در شرایط تحریم چه باید کرد...

 

خدیجه‌ى کبرى علیها‌الصلاةوالسلام در آغاز اسلام ایمان آورد؛ بزرگترین حرکت را به عنوان یک بانوى کامله و عاقله و بزرگوار انجام داد، اول مؤمن به اسلام او بود، بعد هم همه‌ى ثروت خود را در راه دعوت اسلام و ترویج اسلام خرج کرد، و تأثیر این کار را کسانى مى‌دانند که در مبارزات و دوران اختناق نقش کمکهاى مالى را به مبارزین تجربه کردند. که اگر کمکهاى خدیجه علیهاالسلام نبود شاید در حرکت اسلام و پیشرفت اسلام یک اختلال و وقفه‌ى عمده‌اى به وجود مى‌آمد. بعد هم با رسول خدا و همه‌ى مسلمین به شعب ابى‌طالب تبعید شدند و چند سال، دو- سه سال زندگى دشوار و طاقت‌فرسا را در آن‌جا تحمل کرد و در همان شعب ابى‌طالب هم دعوت حق را لبیک گفت و در حال تبعید از دنیا رفت. بیانات در خطبه نمازجمعه   ۱۳۶۵/۰۳/۰۲


۱ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۶ تیر ۹۴ ، ۰۳:۴۹
گفتمان ساز
شنبه, ۶ تیر ۱۳۹۴، ۰۲:۵۳ ق.ظ

ضرورت تشکیلات



امام خامنه ای(حفظه الله):


«هیچ کاری در دنیا بدون تشکیلات پیش نمی‌رود، انقلاب اسلامی ایران هم بدون تشکیلات پیش نرفت و پیروز نشد.»


۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۶ تیر ۹۴ ، ۰۲:۵۳
گفتمان ساز
شنبه, ۶ تیر ۱۳۹۴، ۰۲:۲۰ ق.ظ

سقوط تمدن غربی


و اما نکته‌ی دوم که امروز شایسته است درباره‌اش صحبت شود، مسئله‌ی زن است. یکی از سیئات تمدن مادی، حرکتی است که در مورد زن انجام دادند. ما در این زمینه خیلی حرف داریم. گناه بزرگی که تمدن غرب در مورد جنس زن مرتکب شده است، نه به این زودی قابل پاک شدن است، نه به این زودی قابل جبران شدن است، حتّی نه به‌آسانی قابل بیان کردن است. حالا اسمهای گوناگونی هم میگذارند - مثل همه‌ی کارهایشان - جنایت میکنند، اسمش را حقوق بشر میگذارند! ظلم میکنند، اسمش را طرفداری از ملتها میگذارند! حمله‌ی نظامی میکنند، اسمش را دفاع میگذارند! یکی از طبایع تمدن غربی، فریب است؛ دوروئی، نفاق، دروغگوئی، تناقض در رفتار و گفتار؛ در قضیه‌ی زن هم عیناً همین جور است. آنها متأسفانه فرهنگ رائج خودشان را در کل دنیا گسترش داده‌اند. امروز در دنیا کاری کرده‌اند که یکی از مهمترین وظائف زن - اگر نگوئیم مهمترین وظائف - این است که جلوه‌گری کند، زیبائیهای خودش را در معرض التذاذ مردان قرار دهد؛ این شده خصوصیت حتمی و لازم زن! متأسفانه الان در دنیا اینجور شده. در رسمیترین مجالس - مجالس سیاسی، مجالس گوناگون - مردها باید با شلوار بلند بیایند، باید با لباس پوشیده بیایند، اما زنها هرچه برهنه‌تر و عریانتر بیایند، اشکالی ندارد! این عادی است؟ این طبیعی است؟ این یک حرکت بر طبق طبیعت است؟ آنها این کار را کردند. زن باید خودش را در معرض دید مرد قرار دهد، برای اینکه مایه‌ی التذاذ مرد شود! ظلمی از این بالاتر؟ اسم این را گذاشته‌اند آزادی، اسم نقطه‌ی مقابلش را گذاشته‌اند اسارت! در حالی که احتجاب زن، حجاب قرار دادن زن برای خود، تکریم زن است؛ احترام زن است؛ ایجاد حریم برای زن است. این حریم را شکستند و دارند روزبه‌روز هم بیشتر میشکنند؛ اسمهای گوناگون هم رویش میگذارند. اوّلین یا شاید یکی از اوّلین آثار سوئی که این مسئله گذاشت، ویران کردن خانواده بود؛ بنیان خانواده سست شد. وقتی در یک جامعه‌ای خانواده متزلزل شد و از بین رفت، مفاسد در این جامعه نهادینه میشود.

 

 مشکلاتی که امروز در غرب وجود دارد، این قانونهای ابلهانه و خباثت‌آمیزی که اینها در زمینه‌ی مسائل جنسی دارند میگذرانند، اینها را به ته درّه دارد حرکت میدهد. این انحطاط، قابل جلوگیری هم نیست؛ اینها محکوم به سقوطند. تمدن غربی چه بخواهد، چه نخواهد، دیگر قادر نیست جلوی این سقوط را بگیرد. ترمز این وسیله بریده است، جاده هم بشدت لغزنده و سراشیب است. اینها گناه کردند آن وقتی که ترمز را بریدند و آمدند خودشان را در لب این پرتگاه قرار دادند؛ لذا محکوم به شکستند.

 زوال تمدنها، مثل سر برآوردن تمدنها، یک امر تدریجی است - یک امر دفعی و فوری نیست - و این تدریج دارد اتفاق میافتد و گمان نمیکنم از چشم این نسل یا نسل بعد از این نسل دور بماند؛ خواهند دید که چه اتفاقی میافتد.


( بیانات مقام معظم رهبری در دیدار جمعی از مداحان۱۳۹۲/۰۲/۱۱ )

۱ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۶ تیر ۹۴ ، ۰۲:۲۰
گفتمان ساز
جمعه, ۵ تیر ۱۳۹۴، ۰۳:۱۶ ب.ظ

مسجد نما

Masjednama.ir

هفته دوم تیرماه امسال سرشار از مناسبت است. ایامی که باید در میان نمازگزاران زنده بماند. از جنایت جنگی صدام در سردشت گرفته تا اقدام وحشیانه امریکا در هدف قرار دادن هواپیمای مسافری ایران. از شهادت مختار تا شهادت مروه شربینی. امید که محتواها و طرح‌ها مورد استفاده قرار بگیره.

 بسته 67 تقدیم به شما:


 
2.63 مگابایت 2.62 مگابایت  43 کیلوبایت  7.1 مگابایت  5.5 مگابایت

به جای کاریکاتور هفته

طرحی برای این روزهای بندگی

 

میلاد امام حسن مجتبی علیه السلام

         

وفات حضرت خدیجه سلام الله علیها

 

شهادت آیت الله بهشتی و یاران امام روح الله

   

سوء قصد به حضرت آیت الله خامنه‌ای

 

شهادت مختار ثقفی

 

شهادت مروه شربینی

 

جنایت امریکا علیه هواپیمای مسافری ایران

 


تصویر تعدادی از فایل‌های پی دی اف این هفته (مناسب برای استفاده در شبکه‌های اجتماعی) )(نامناسب برای چاپ)

 

 

 

 

 

 


۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۵ تیر ۹۴ ، ۱۵:۱۶
گفتمان ساز
جمعه, ۵ تیر ۱۳۹۴، ۰۳:۱۱ ب.ظ

منظومه سازی با الهام از منظومه فکری امام



منظومه‌ی فکری امام دارای خصوصیّات کامل یک مکتب فکری و اجتماعی و سیاسی است. اوّلاً متّکی و مبتنی بر یک جهان‌بینی است که این جهان‌بینی عبارت است از توحید. همه‌ی فعّالیّت او، همه‌ی منطق او مبتنی بود بر توحید که زیربنای اصلی همه‌ی تفکّرات اسلامی است.

 

 خصوصیّت دیگر این منظومه‌ی فکری که آن را به‌صورت یک مکتب به معنای واقعی کلمه در می‌آورد، این است که منظومه‌ی فکری امام به‌روز بود؛ مسائل مورد ابتلای جوامع بشری و جامعه‌ی ایرانی را مطرح میکرد و مخاطبان، آن را حس میکردند. در مکتب فکری امام، ضدّیت با استبداد و ضدّیت با استکبار حرف اوّل را میزند؛ این آن چیزی است که ملّت ایران هم آن را حس میکرد، ملّتهای مسلمان دیگر بلکه ملّتهای غیر مسلمان [هم‌] آن را حس کردند؛ برای همین این دعوت گسترش پیدا کرد.

 خصوصیّت دیگر این مکتب فکری این بود که زنده و پویا و پر تحرّک و عملیّاتی بود؛ مثل بعضی از اندیشه‌پردازی‌ها و تئوری‌سازی‌های روشنفکرانه نبود که در محفل بحث، حرفهای زیبا و قشنگی است امّا در میدان عمل کارایی ندارد؛ منطق امام، فکر امام، راه امام، عملیّاتی بود؛ قابل تحقّق در میدان عمل بود؛ به همین دلیل هم به پیروزی رسید و پیش رفت؛ این حرکت، مسیر تاریخ کشور ما را عوض کرد.



۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۵ تیر ۹۴ ، ۱۵:۱۱
گفتمان ساز
جمعه, ۵ تیر ۱۳۹۴، ۰۳:۰۰ ب.ظ

تقوای جامعه در بخش اقتصاد


در مورد مسئله‌ی اقتصاد من این‌جور مطلب را عرض میکنم که ماه رمضان ماه تقوا است؛ تقوا چیست؟ تقوا عبارت است از آن حالت مراقبت دائمی که موجب میشود انسان به کج‌راهه نرود و خارهای دامن‌گیر، دامن او را نگیرد. تقوا در واقع یک جوشنی است، یک زرهی است بر تن انسان باتقوا که او را از آسیب تیرهای زهرآگین و ضربه‌های مهلک معنوی محفوظ و مصون میدارد؛ البتّه فقط هم مسائل معنوی نیست. وَ مَن یَتَّقِ اللهَ یَجعَل لَه مَخرَجاً * وَ یَرزُقهُ مِن حَیثُ لا یَحتَسِب؛(۶) در امور دنیوی هم تقوا تأثیرات بسیار مهمّی دارد، این تقوای شخصی است. عین همین مسئله در مورد یک جامعه و یک کشور قابل طرح است. تقوای یک کشور چیست؟ تقوای یک جامعه چیست؟ یک جامعه، بخصوص اگر مثل جامعه‌ی نظام جمهوری اسلامی آرمانهای والا و بلندی داشته باشد، مورد تهاجم است؛ مورد هجوم تیرهای زهرآگین است؛ این هم تقوا لازم دارد. تقوای جامعه چیست؟ در بخشهای مختلف تقوای اجتماعی را میتوان تعریف کرد؛ در بخش اقتصاد، تقوای جامعه عبارت است از اقتصاد مقاومتی. اگر در مورد اقتصاد میخواهیم در مقابل تکانه‌های ناشی از حوادث جهانی یا در مقابل تیرهای زهرآگین سیاستهای معارض جهانی آسیب نبینیم، ناچاریم به اقتصاد مقاومتی رو کنیم. اقتصاد مقاومتی عامل استحکام است در مقابل آن کسانی و آن قدرتهایی که از همه‌ی ظرفیّت اقتصادی و سیاسی و رسانه‌ای و امنیّتی خودشان دارند استفاده میکنند برای اینکه به این ملّت و این کشور و این نظام ضربه وارد کنند. یکی از راه‌هایی که فعلاً پیدا کردند عبارت است از رخنه از راه اقتصاد. این هشدار را ما سالها است مطرح کردیم و گفتیم؛ مسئولین هم هر کدام به فراخور توانایی‌های خودشان تلاشهای خوبی کردند لکن ما باید با همه‌ی توان، با همه‌ی ظرفیّت موضوع اقتصاد مقاومتی را در داخل دنبال کنیم؛ این میشود تقوای اجتماعی ما در زمینه‌ی مسئله‌ی اقتصادی.

۱ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۵ تیر ۹۴ ، ۱۵:۰۰
گفتمان ساز